یک شب خواهرم به اتفاق خانواده اش اومده بودن خونمون و بعد از حال و احوال کردن . شروع کرد به گفتن داستان اختلاف زن و شوهری که اومده بودن پیشش برای مشاوره. البته خواهرم عادت نداره بحث های زناشویی رو که توی مشاوره ها پیش میاد رو برای دیگران تعریف کنه اما این دفعه رو به خاطر جالب بودنش گفت .
حالا داستانو از زبان خواهرم می گم:
وقتی نزدیک زنه شدم، ناله و نفرینشو شروع کرد. سن مرد و همسرش حدود ۲۵ سال می خورد . پرسیدم قضیه چیه؟اختلافتون سرچیه؟ گفت: «خانم دکتر، در بیبندوباری این مرد همین بس که توی خیابان، خودش زنهای مردم رو به من نشون میده و مثلا میگه موی فلانی را ببین، سر و وضع فلانی را نگاه کن… درسته که من همسر اون باشم ولی اون، چشماش به زنهای دیگه باشه؟»
مسلما انتظار داشت من هم ازش حمایت کنم و رو کنم به آقا و بگم: «ای مرد… ! این چه کاریه که میکنی؟… اما واکنشم باعث بهت اونها شد. خیلی راحت و با اطمینان گفتم: «خانم اینکه شما میگید که ایرادی نیست؛ خیلی هم خوبه.»
خانم و آقا مکثی کردند و بعد از چند لحظه خانم دوباره به حرف اومد و گفت: «یعنی اینکه این مرد چشمش مدام دنبال دخترها و زنهای مردمه و این قدر هم پرروست که برای من تعریف میکنه، بد نیست؟ من بازهم با لحنی محکم گفتم: «خب، چه اشکالی دارد که این قدر با شما راحته که برات این چیزها را هم تعریف میکنه؟ واقعا چه اشکالی داره؟»
زن دیگه نمیدونست چی بگه. مرد هم که خودش تو این مدت کلی بد و بیراه از زنش شنیده بود، شاید ته دلش داشت میگفت: «بابا این دیگه عجب دکتر باحالیه!» اینجا بود که احساس کردم زن و شوهر به جایی که میخواستم رسیدن و حالا وقت گفتن حرف آخره.
گفتم: « شما تو خونهتون ماهواره دارید؟»
گفتن: « بله، فیلم و موزیک و برخی برنامهها رو… با هم می بینیم .»
گفتم: «لابد با هم میشینید و تماشا میکنید. »
گفتند: «بله.»
رو کردم به خانم و گفتم: «خب، زنهایی که تو اون فیلمها و برنامههای ماهواره هستند از نظر شما سر و وضع و لباسشون ناجورتره یا زنهای توی خیابون؟ »
جواب معلوم بود.
ادامه دادم: خب، چرا اونجا به شوهرتون ایراد نمیگیرید که با دقت به اون زنها نگاه میکنه؟ … هردوشون سکوت کردن.
بعد از چند لحظه خانم زیر لب گفت: خانم دکتر، خب، اونها فیلم و عکس هستن و… حرفشو قطع کردم و گفتم: «اصل ماجرا فرقی نمیکنه. اگر همسرتون فیلم و عکس همون خانمهایی رو که تو خیابان هستن نگاه بکنه، شما مشکلی ندارید؟ جوابی نداشت. شوهره هم سکوت کرده بود… »
به هرحال وقتی زن و شوهری قبول کردن تو خونهشون ماهواره باشه و همه برنامهها رو بدون کنترل و مدیریت لازم نگاه بکنند، تبعاتشو هم باید قبول داشته باشن؛ بیمهریها، سردیها، بیمیلیها، دعواها. به هرحال وقتی پایه خانواده سست شد، زمینه قهر و نزاع و طلاق فراهم میشود.
البته مشکلات اینچنینی فقط به خاطر بدحجابی و نوع پوشش تصاویر ماهوارهای نیست. خودتون قضاوت کنید، وقتی خانوادهها روزها بلکه هفته هاو نه بلکه ماهها سریالهایی رو دنبال میکنن که هدفی جز عادی جلوه دادن روابط نامشروع و غیرمجاز ندارند، فیلمهایی که زن و شوهرها رو تشویق به خیانت به یکدیگر میکنند و اسم تمام اینها را آزادی فردی میگذارند، چه بر سر خانوادههای ما خواهد آمد؟
جنبش دانشجویی حیا